فرزند بیشتر = زندگی با برکت‌تر

پیامبراکرم(ص) می فرماید:

خانه ای که درآن بچه نیست، برکت درآن نیست.

بایگانی
نویسندگان

۱۸ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

زن به عنوان یک انسان تحت عنوان اشرف مخلوقات در نظام هستی برگزیده شد تا دوشادوش مرد راه سعادت را از طریق خلیفه‌الله بودن طی کند. جامعه‌ی بشری رشد و نمو خود را مدیون زنانی است که با ایفای نقش مادری خود نه تنها فرزندان شایسته را تربیت کرده‌اند بلکه در طول این تربیت جامعه‌های تراز را رقم‌زده‌اند. از این رو نگاه به زن یک نگاه مقدس است که برآیند ناشی از آن منتج به جامعه‌ی سازی می‌شود. بنابراین در تاریخ بشری ماهیت زن را نمی‌توان منفک از نقش مادری وی در نظر گرفت.

 اما در جامعه‌ی مدرن امروز نگاه به زن رنگ و بویی جدید به خود گرفته است، به طوری که زن که پیش از این به عنوان مادر مورد ستایش بود اکنون به عنوان کالایی به آن نگاه می‌شود که نقشی جز سودآوری برای نظام سرمایه‌داری ندارد نقشی که در محترمانه‌ترین شقوق خود از زن یک نیروی کار و کارگر اجتماعی می‌سازد که حقوق اجتماعی‌اش محدود در نظام مالی است که در آن کار می‌کند. نقشه زیر بیان‌کننده‌ی کشور های است که در آن به زنان بعد از تولد فرزندان مرخصی اهدا می‌شود. در حالی که امریکا به عنوان کشوری با سیستم لیبرال دموکراسی آموزه‌های نظام اقتصادی لیبرال را در جامعه‌ی خویش پیاده کرده است از زنان حق مادر بودن را گرفته و آنها به روبات های کارگر بدل کرده است، زیرا که نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکل می‌دهد و این مخلوقات می‌توانند با کار کردن خود سود چشم‌گیری را برای اقتصاد به همراه بیاورند. در این نگاه سودمحور است که به زنان در آمریکا حتی یک روز نیز مرخصی زایمان داده نمی‌شود. از سوی دیگر در اسلام همواره به نقش مادری زن تاکید شده است و زن به عنوان یک مادر در اولویت و رأس امور قرار داده شده است در همین راستا است که پیامبر اسلام در توصیه‌ی خود به  ابوهریره ولی را مؤکدا به خدمت به مادر سفارش می‌کند. صحیح بخاری در این باره بیان  می‌کند : از ابوهریره روایت شده است که مردی به نزدیک رسول‌الله آمد و گفت: یا رسول‌الله، از مردم چه کسی را خدمت کنم؟ رسول گفت: مادرت را" مرد گفت: دیگر چه کسی را؟ رسول گفت: مادرت را. مرد بار دیگر پرسید: پس از او چه کسی را؟ رسول گفت: "مادرت را" چون برای بار چهارم مرد پرسید: دیگر چه کسی را خدمت کنم؟ رسول گفت: "پدرت را"

در جوامع مدرن با سیاست‌گذاری های سیستم لیبرالی و به‌واسطه‌ی خدمات گروه‌های فمینیستی، زن جایگاه اصلی خویش را گم کرده و به قهقرای سیستم اقتصادی سقوط کرده است، سقوطی که در ژرفای آن به زن از دو دریچه نگاه می‌شود دریچه‌ی اول کالای جنسی بودن زن و دریچه‌ی دوم نیروی کار انسانی بودن زنان است. این‌گونه است که زن به عنوان مادر از منشأ اصلی آفرینش خود قطع رابطه کرده و مهمی چون تربیت فرزندان و جامعه سازی را مورد غفلت قرار می‌دهد. زیرا که زن اکنون و در این نظام یا باید پاسخگویی فریاد های کودک خویش باید و یا فریاد های که از شغل و جامعه‌ی لیبرال بر سرش نازل می‌شود. این در حالی است که زن در عمل حق انتخابی ندارد و با سیاست‌گذاری های که صورت گرفته است ناچار است به فریاد های شغلی خود برسد و از کودک خویش غافل شود. غفلتی که نتیجه‌های زیان باری برای جامعه به همراه دارد. در همین راستا است که سیاست‌گذاران صهیونیستی راه برده کردن جوامع مختلف را در تمرکز بر مادر زدایی جوامع یافته‌اند و صراحتاً در پروتکل های خویش اذعان می‌کنند : "اگر می‌‌خواهیم نسل‌ آینده را تحت سلطه خود قرار دهیم باید خانواده را تخریب کنیم و محور اصلی خانواده که مادر است باید هدف قرار بگیرد." همین مسئله کلید این نکته است که چرا آمریکایی امروز استقلال خود را در برابر تفکر صهیونیستی در جهان از دست داده است و کاملاً به بردگی این تفکر در آمده است زیرا که اکنون بعد از سال‌ها تلاش تفکر مادر زدایی در آمریکا به گونه‌ی برای این محافل مثمر ثمر واقع شده است که دیگر حتی برای مادران یک روز نیز مرخصی زایمان در نظر گرفته نمی‌شود.

نهایتاً این کودکان جامعه هستند که آینده‌سازان و برکت آن جامعه به شمار می روند. کودکانی که در بدو تولد خویش با جدا شدن بند ناف آنها وابستگی فیزیکی خویش را با مادران خود از دست داده و از این لحاظ مستقل می‌شوند اما در حقیقت این آغازی است بر وابستگی بیشتر آنها در ابعاد عاطفی که این ابعاد حضور فیزیکی زن را به عنوان نقش مادی در کنار خود لازم دارد. تا مادران به این واسطه بتوانند رسالت تربیتی خود را به نحو احسنت به اجرا در آورند و فرزندانی آزاده و آزاداندیش را در جهت جامعه  سازی تربیت کنند.

 
  • فراز صباحی

در صورت جلسه های کابینه دولت سازندگی آمده که وزارتخانه های آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت علوم متولّی آموزش زنان در امر تحدید موالید(کاهش باروری) و ترویج سبک زندگی مطلوب به عنوان نتیجه ی «فرزند کمتر» هستند. امروز نتایج زحمات آن دولتها به بار نشسته!

در پژوهشی سعی شد وضعیت باروری در استان خراسان رضوی بررسی شود.

به گزارش مهرخانه، هدف اصلی مقاله حاضر، همسان‌سازی و تحلیل تباین‌های فضایی باروری در استان خراسان رضوی براساس داده‌های سال 1385 با کاربرد روش توصیفی ـ تحلیلی همراه با آزمون‌های مناسب آماری است.

شناخت تعادل‌های درونی یا صرفاً جمعیتی، به ویژه باروری و تباین‌های آن در فضای جغرافیایی، دارای ارزش کاربردی در زمینه شناسایی مناطق مشکل‌دار و پیش‌بینی بهتر تحولات آینده است. بین تعادل‌های درونی و بیرونی جمعیت مانند روحیه ملی، دانش، فرهنگ و انسجام اجتماعی، رابطه‌ای متقابل وجود دارد. اصولاً جمعیت هنگامی ‌‌نقش مؤثری در سطح توسعه و قدرت می‌‌یابد، که از هر دو نوع تعادل بهره‌مند باشد.

ایران نمونه بارزی از غالب شدن واقع‌گرایی در تاریخ است. اکنون برخلاف روند غالب در دهه گذشته، ایران از نظر اعمال روش‌های کنترلی، بالاترین سطح را در میان کشورهای اسلامی ‌دارد.

مطالعات در خصوص باروری در ایران بیشتر به دلیل فقدان اطلاعات قابل اتکا، تا سال 1385به صورت نمونه‌ای انجام شده است که در آنها اثبات رابطه باروری با میزان سواد زنان ایران و اختلاف شدید باروری در زنان بی‌سواد (5.4 فرزند) با زنان دیپلم به بالا (1.5 فرزند) در سال 1380 دارای اهمیت فراوان است. 

مطالعات نمونه‌ای دیگر در سطوح ملی و منطقه‌ای، عواملی چون بالا رفتن سن ازدواج زنان، اشتغال زنان در خارج از منزل، شهرنشینی، میزان استفاده از ابزار پیشگیری، نوگرایی و بهبود وضعیت زندگی را بر کاهش باروری اثبات کرده‌اند. 

استان خراسان رضوی به دلایلی از قبیل دارا بودن 5.6 میلیون نفر جمعیت در سال 1385، تنوع قومی- ‌‌مذهبی، مرز طولانی با افغانستان و به ویژه نرخ موالید بالا و ناهمگون، جاذبه ویژه‌ای برای مطالعات جمعیتی دارد. برای نمونه در سال 1375 باروری کل در استان خراسان بزرگ 3.4 فرزند و بیشترین و کمترین آن به ترتیب در خواف و کاشمر با 5.49 و 2.77 فرزند، تفاوت آشکاری را نشان داده‌اند.

یکی از اهداف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل رابطه باروری به عنوان متغیر وابسته با شهرنشینی، سواد، فقر و مهاجرپذیری در مقیاس شهرستان‌های خراسان رضوی است.

روش تحقیق
روش تحقیق بنابر ماهیت و اهداف، از نوع توصیفی و تحلیلی است که به ضرورت از آزمون همبستگی و رگرسیون چندمتغیره برای درک روابط بین متغیرها و تبیین تأثیرات آنها استفاده شده است. داده‌های موالید به صورت خام مربوط به سال 1385 از اداره ثبت احوال استان دریافت شده است. 

ساختار سنی جمعیت بر میزان موالید تأثیری ندارد
اولین یافته تحقیق حکایت از آن دارد که تناسب تقریباً کاملی بین میزان عمومی‌‌ و همسان‌شده برقرار است. به عبارتی، ساختار سنی جمعیت تأثیری بر میزان موالید و باروری نداشته و لذا میزان‌های متفاوت باروری متأثر از عوامل دیگری است. 

میزان موالید عمومی ‌‌و همسان‌شده شهرستان‌ها تقریباً برابرند، زیرا حاصل تقسیم تعداد موالید واقعی بر موالید مورد انتظار (نسبت موالید همسان‌شده) با حاصل تقسیم میزان موالید عمومی ‌‌در شهرستان بر میزان موالید عمومی‌‌ استان برابر است. از سوی دیگر، حاصل ضرب نسبت موالید همسان‌شده در میزان موالید عمومی ‌‌استان (موالید همسان‌شده) اختلاف چندانی با موالید عمومی‌‌ شهرستان‌ها ندارد. تفاوت شهرستان‌های مرزی خواف، تربت‌جام، تایباد، سرخس و درگز با سایر شهرستان‌ها کاملاً واضح است.

نرخ باروری در مناطق سُنّی‌نشین 
دومین یافته نشان می‌‌دهد که میزان باروری ویژه سنین 15 تا 29 در مناطق مرزی کاملاً متفاوت از سایر مناطق است. در مجموع در کلیه سنین، شهرستان‌های سُنّی‌نشین خواف، تایباد و تربت‌جام هم‌مرز با کشور افغانستان، باروری بالایی دارند. بیشترین همگونی باروری در سنین 25 تا 29 است و عمده شهرستان‌ها از این نظر در طبقه متوسط قرار گرفته‌اند.

2.1 نفر؛ میزان باروری کل استان 
سومین یافته تصریح می‌‌کند میزان باروری در سه شهرستان واقع در مرز شرقی کشور یعنی خواف، تربت‌جام و تایباد، حداقل 23.3 تا حداکثر 45 درصد بیشتر از متوسط استانی است. 

در طبقه میانی از نظر شدت باروری، فقط دو شهرستان سرخس (با نسبت موالید همسان‌شده 1.23) و درگز (با نسبت 1.11) واقع در مناطق مرزی استان، مشاهده می‌‌شوند. در نتیجه، بیشترین مقادیر باروری کل (3.1 تا 2.3 فرزند) به ترتیب در شهرستان‌های خواف، تربت‌جام، تایباد، سرخس و درگز به چشم می‌‌خورند. شهرستان مشهد با نسبت موالید همسان‌شده 0.92 و باروری کل 1.88 دیده می‌‌شود و از آن‌جاکه 51 درصد جمعیت استان را در خود جای داده است، میزان باروری کل استان به 2.1 نفر رسیده است.

رابطه معکوس باروری کل با میزان‌های سواد، مهاجرپذیری
در بررسی همبستگی شاخص باروری کل ـ به عنوان برآیند نهایی میزان‌های باروری ویژه سنی ـ با متغیرهای مستقل، نتایج مهمی ‌‌به دست آمده که نشان از رابطه معکوس و معنادار باروری کل با میزان‌های سواد، مهاجرپذیری از سایر استان‌ها، اندازه جمعیت و شاخص اجتماعی، و رابطه مستقیم معنادار آن با معیار فقر (نسبت خانوارهای زیر پوشش کمیته امداد شهرستان‌ها) است.

عدم رابطه میزان باروری با اشتغال زنان و نیز اشتغال در بخش صنعت می‌‌تواند تاحدی ناشی از ابهام در تعاریف، نوع و سطح فعالیت صنعتی شهرستان‌ها و صحت آمارهای رسمی ‌‌باشد. 

در مجموع، هرچه اندازه جمعیت، نسبت باسوادی، جاذبه مهاجرپذیری از سایر استان‌ها و شاخص توسعه اجتماعی شهرستان بیشتر بوده، باروری کل کمتری اتفاق افتاده است. 

بین میزان باروری و شهرنشینی رابطه‌ معنادار وجود ندارد/ عمومیت یافتن کنترل باروری در مناطق روستایی
نبودِ رابطه معنادار بین باروری و شهرنشینی را می‌‌توان نشانه عمومیت‌یابی کنترل باروری در مناطق روستایی دانست؛ مطالعات محلی نیز براساس آمارهای خانه‌های بهداشت، این واقعیت را به اثبات رسانده‌اند. 

معناداری رابطه میان میزان باروری و نسبت جذب مهاجر از استان‌ها، در واقع به دلیل قدرت جذب بالاتر شهرستان‌هایی است که از سطوح توسعه بیشتری بهره می‌‌برند. این رابطه در خصوص مهاجران نزدیک (داخل استانی) صادق نیست، در نتیجه رابطه معناداری بین باروری و میزان جذب این گروه از مهاجران برقرار نشده است.

تأثیر سواد بر فرزندآوری
پنجمین یافته نشان می‌‌دهد با ارتقای سطح سواد توأم با شهرنشینی، انتظار می‌‌رود میزان باروری در سنین مذکور در آینده کاهش شدیدی پیدا کند. 40.7 درصد تغییرات متغیر وابسته (باروری 25 تا 29 ساله‌ها) تحت‌تأثیر سواد و شهرنشینی است. در این شهرها سطح باروری عمدتاً به صورت مستقیم تحت‌تأثیر سواد و به صورت معکوس تحت‌تأثیر فقر قرار دارد.

حدود 40 درصد از تغییرات باروری کل به وسیله متغیر سواد و 21.5 درصد به وسیله متغیر فقر تبیین می‌‌شود.

لازم به ذکر است این پژوهش با عنوان کامل « تحلیل جغرافیایی وضعیت باروری در استان خراسان رضوی» توسط حمید شایان انجام شده و سال 1388 در پژوهش‌های جغرافیای انسانی،به چاپ رسیده است.

  • حمید

وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ ۚ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا
و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید. ماییم که به آنها و شما روزى مى‌بخشیم. آرى، کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است.

  • حمید

ما باید این را بدانیم چه‌کار داریم میکنیم. یعنى واقعاً این آسیبها را بفهمیم. مسئله‌ى جمعیّت. یکى از خطراتى که وقتى انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئله‌ى جمعیّت است؛ که من به آقاى دکتر هاشمى هم به‌نظرم یک جمله‌ى کوتاهى گفتم، با آقاى دکتر روحانى هم مفصّل صحبت کردیم؛ مسئله‌ى جمعیّت را جدّى بگیرید؛ جمعیّت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایى خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. یعنى مسئله‌ى جمعیّت از آن مسائلى نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر میکنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتى نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست.


۱۳۹۲/۰۹/۱۹

بیانات در دیدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى

  • حمید
یکی از نتایج اصلی تک فرزندی که حتی الان هم می شه مشاهده ـش کرد.


  • حمید
روند کاهش نرخ رشد جمعیت در سالهای اخیر تا آنجا نگران‌کننده است که رهبر انقلاب در سال ۹۱ چندبار نسبت به این روند هشدار دادند. در دیدار با مداحان نیز ایشان بار دیگر نیز درباره این مسئله صحبت کردند. از سوی دیگر گروه اجتماعی سازمان ملل سه سناریوی احتمالی را برای رشد جمعیت ایران ارائه کرده که در این اینفوگرافیک مورد بررسی قرار گرفته است.

کیفیت اصلی اینفوگرافیک رو از لینک زیر دانلود کنید
http://up.vbiran.ir/uploads/13920211_0122440_35913138890512824613.jpg

 

 

  • حمید

بسماللهالرّحمنالرّحیم(۱)


مسئله ى جمعیّت که بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئله ى بسیار مهمّى است. بلاشک از نظر سیاست کلّى کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل. همه ى اشکالات و ایرادهایى که وارد میشود - که بعضى از اشکالاتى را هم که مطرح میکنند ما دیده ایم - قابل برطرف شدن و قابل پاسخ دادن است.


آنچه مهم است این است که کشور ما با ظرفیّت طبیعى و با ویژگى جغرافیاى سیاسى خود احتیاج دارد به یک جمعیّت بیشتر؛ علاوه بر این -همانطور که قبلاً هم گفتهایم- مسئلهى نماى جوان براى کشور یک مسئلهى اساسى و مهم و تعیینکننده است. آنطورى که اهل علم و اهل تحقیق بررسى کردهاند و جوانب قضیّه را ملاحظه کردهاند و آمارها را مورد مداقّه قرار دادهاند، ما اگر چنانچه با این شیوهاى که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آیندهى نهچندان دور، یک کشور پیرى خواهیم بود که علاج این بیمارى پیرى هم درحقیقت در دسترس نیست؛ حالا نه [اینکه] در دسترس ما نیست، [بلکه] در دسترس هیچ کس نیست؛ یعنى امروز کشورهایى که در دنیا دچار پیرى شدهاند و قدرت «زاد و ولد» خودشان را از دست دادهاند، به دشوارى میشود گفت که راه علاجى براى حلّ این مشکل دارند. ما هم طبعاً با همین مشکل مواجه خواهیم شد؛ و نباید بگذاریم به اینجا برسد. البتّه مبانى اسلامى و تفکّر اسلامى در زمینهى جمعیّت و افزایش جمعیّت و با توجّه به وضع جغرافیاى سیاسى منطقه و کشور جمهورى اسلامى یک چیزهاى روشن و واضحى است.

 همایشى که آقایان گذاشتید، به نظر من جزو کارهاى بسیار خوب است. یعنى ما نمیخواهیم این قضیّه را با شعار و با «صلوات بفرستید تمام بشود» و مانند اینها پیش ببریم؛ میخواهیم مسئله به شکل عمیق و علمى حل بشود؛ گرههاى ذهنىاى که وجود دارد باز بشود، حقیقت قضیّه روشن بشود و به اعتقاد من ما میتوانیم این کار را بکنیم؛ یعنى متفکّرین ما و صاحبان دانشِ مرتبط با مسئلهى جمعیّت - در هر بخشى از بخشها - میتوانند در این زمینه منطق صحیح و قابل قبولى را ارائه کنند. این همایش البتّه قدم اوّل است، یعنى قدم ابتدایى است، [امّا] از گذاشتن قانون بهنظر من مهمتر است؛(۲) چون فرهنگسازى در این مسئله مثل خیلى از مسائل دیگر اجتماعى، حرف اوّل را میزند؛ باید فرهنگسازى بشود که متأسّفانه امروز این فرهنگسازى نیست، تعطیل است؛ با اینکه حالا گفتهشده، ما هم گفتهایم، دیگران هم گفتهاند، در مجلس هم مطرح شده، بعضىها هم کم و بیش اینجا و آنجا بحث میکنند، لکن کار فرهنگى به معناى صحیح انجام نگرفته. بهنظر من این کارِ شما کار خوبى است، کار مناسبى است؛ منتها اکتفا نکنید به اینکه یک میزگردى تشکیل بشود و سخنرانىاى گذاشته بشود و بعد مثلاً تعدادى مقاله چاپ بشود؛ اینها کارهاى لازمى است، امّا ناکافى است؛ بایستى از امکاناتى که در کشور وجود دارد استفاده کنید، فکر را در کشور بگسترانید؛ آنوقت فکرى هم که گسترش پیدا میکند، باید فکر عمیق و اساسى و منطقى و قانعکننده براى هر کسى باشد؛ بنابراین باید کار بشود روى این مسئله که لابد آقایان این کار را کردهاید. من معمولاً وقتى گروهها و افرادى دنبال این هستند که مثلاً یک گردهمایى و همایشى را ترتیب بدهند، همیشه سفارش میکنم، میگویم شما اَمَد(۳) را نزدیک قرار ندهید؛ یعنى فرصت قرار بدهید براى اینکه بتوانید کار بکنید، تا آنچه بُروز میکند در این همایش، یک چهره و نماى مطلوبى داشته باشد، آبرومند باشد. و لابد آقایان این کار را کردهاید؛ چون بحمدالله شما اهل فضل و اهل تحقیق هستید و مؤسّسهى شما، مؤسّسهاى است که سابقهى خوبى در این زمینهها دارد؛ لکن کار را به اینجا متوقّف نکنید.

جوانب قضیّه را بسنجید، ببینید چه چیزهایى است که موجب میشود جامعه ى ما دچار میل به کم فرزندى بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان به طور طبیعى فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادى که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن به شکلى، مرد به شکلى پرهیز میکنند از فرزنددارى؟ اینها را بایستى نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، براى علاج این عوامل بیمارى زا - که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیمارى زا است - متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند. فرض کنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ خب بلاشک یکى از چیزهایى که بارورى را محدود میکند، بالا رفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکى از کارهایى است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسى و غریزه ى جنسى؟ ما باید به این فکر کنیم. خب، از آن طرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کارى کرد که همه ى اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستى یک نفرى یک خانه ى مِلکى داشته باشد، یک شغل درآمددارى داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، اِنَ یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه؛(۴) این قرآن است [که ] با ما دارد این جور حرف میزند. یعنى همه ى آن گره هاى ذهنى اى را که وجود دارد در این زمینه، باید شما باز کنید، یعنى شأن شما و همایشى از این قبیل، این است که بایستى این کار فکرى و علمى را بکند؛ یعنى صرفاً بیان فکر، بیان خواست و حتّى شعارهایى در این زمینه نباشد. واقعاً کار بشود، کار فکرى بشود؛ عوامل کاهش جمعیّت و موجبات افزایش جمعیّت به نحو مطلوب و با اعتدال متناسب، درست سنجیده بشود، مطرح بشود [تا] اقناع بشوند افکار نخبگان. در این زمینه خب الان عامّه ى مردم، بعضى ها متدیّنند، بعضى ها متعبّدند، وقتى گفته میشود، میروند سراغ بارورى بیشتر؛ لکن نخبگان جامعه باید قانع بشوند، باید مسئله را قبول کنند؛ اگر نخبگان قبول کردند، کار سهل میشود، کار فرهنگ سازى آسان میشود. در این زمینه ها ان شاءالله بایستى آقایان تلاش کنید و امیدواریم ان شاءالله موفّق باشید.

بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور هفتاد و پنج میلیونى نیست؛ کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونى [است]؛ حالا ما دستِکم را گرفتیم گفتیم صد و پنجاه میلیون؛ بیشتر هم میشود گفت. قطعاً این کشور با این سطح وسیع، با این تنوّع آبوهوایى، با این امکانات فراوان زیرزمینى، با این استعداد بالقوّهى علمى که در این کشور وجود دارد، میتواند یک کشور پرجمعیّتى باشد و انشاءالله خودش هم این جمعیّت را اداره کند؛ یعنى همچنان که ما فکر میکنیم که اگر چهار پنج بچّه افتاد روى دوش یک خانواده وضع زندگیشان چگونه خواهد شد، فکر این را هم بکنید که این چهار پنج بچّه وقتى بزرگ شدند و کارى پیدا کردند و شغلى پیدا کردند چه کمکى میتوانند به پیشرفت کشور بکنند؛ یعنى این را هم باید فکر کرد.

 یک نگاه مقلّدانهاى به زندگى غربى یا به زندگى اروپایى وجود داشته که به اینجاها منتهى شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یک برههاى از زمان غفلت کردیم، کارى که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. درحالىکه امروز در [بعضى از] همین کشورهاى غربى از کاهش بارورى دارند زیان مىبینند و پشیمانند، و در بعضى از کشورهاى غربى مطلقاً کاهش بارورى وجود ندارد؛ یعنى خانوادههاى پرجمعیّت، مثلاً خانوادهى آمریکایى با ده دوازده بچّه، چطور خانواده‌ى ایرانى [که] میخواهد از او تقلید کند باید حتماً یک بچّه داشته باشد یا دو بچّه! که این الان وجود دارد و گزارشها و خبرها از این واقعیّت به ما اطّلاع میدهد. انشاءالله که موفّق و مؤیّد باشید.
 
۱) این همایش به همّت معاونت پژوهش مؤسّسه آموزشى و پژوهشى امامخمینى (ره)، روز ۹ آبان سال جارى برگزار شد.
۲) در گزارش حجّةالاسلام آقاتهرانى اعلام شد که پس از تصویب سیاستها و راهبردهاى بحث جمعیّت در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، کمیسیون فرهنگى مجلس در حال کار بر روى طرحى است تا پس از طرح آن در صحن مجلس، به عنوان قانون تصویب شود.
۳) پایان

۴) سوره ى نور، بخشى از آیه ى ۳۲

۱۳۹۲/۰۸/۰۶
بیانات در دیدار اعضاى همایش ملى «تغییرات جمعیتى و نقش آن در تحولات مختلف جامعه»

  • حمید

آینده‌ى پر امید، یکى دیگر از واقعیتهاى کشور است. این نسل جوان خیلى قیمت دارد. من پارسال ماه رمضان همین جا مطلبى را گفتم و خب، مختصرى دنبال شد؛ نه به صورت کامل. مسئله‌ى تحدید نسل براى کشور ما خطر است؛ من به شما عرض بکنم. محدود کردن نسل، براى کشور ما یک خطر بزرگى است. ما در منطقه‌ى خطر مبالغ زیادى پیش رفتیم، باید برگردیم؛ میتوانستیم جلوى این کار را بگیریم، نگرفتیم. آنچه که متخصصین و کارشناسان، با نگاه‌هاى علمى، با دقت علمى بررسى کرده‌اند، ما را به این نتیجه میرساند که با این روند کنونى، کشور در آینده دچار مشکل فراوان خواهد شد؛ کشور دچار پیرى عمومى خواهد شد. این تحدید نسل، چیز بدى است. البته شنیدم در مجلس طرحى در حال بررسى است؛ منتها آنطور که براى ما نقل کردند، آن طرح جواب نمیدهد؛ این مقدارى که در این طرح دیده شده، جوابگو نیست. مسئولین و علاقه‌مندان و آشنایان با مقتضیات این کار در مجلس، باید توجه کنند و درست انجام دهند.


۱۳۹۲/۰۴/۳۰

بیانات در دیدار مسئولان نظام‌


  • حمید

یکى از مهمترین وظائف زن، خانه‌دارى است. همه میدانند؛ بنده عقیده ندارم به این که زنها نباید در مشاغل اجتماعى و سیاسى کار کنند؛ نه، اشکالى ندارد؛ اما اگر چنانچه این به معناى این باشد که ما به خانه‌دارى به چشم حقارت نگاه کنیم، این میشود گناه. خانه‌دارى یک شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آینده‌ساز. فرزندآورى یک مجاهدت بزرگ است. ما با خطاهائى که داشتیم، با عدم دقتهائى که از ماها سر زده، یک برهه‌اى در کشور ما متأسفانه این مسئله مورد غفلت قرار گرفت و ما امروز خطراتش را داریم مى‌بینیم؛ که من بارها این را به مردم عرض کرده‌ام: پیر شدن کشور، کم شدن نسل جوان در چندین سال بعد، از همان چیزهائى است که اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛ وقتى هم اثرش ظاهر شد، آن روز دیگر قابل علاج نیست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است.


فرزندآورى یکى از مهمترین مجاهدتهاى زنان و وظائف زنان است؛ چون فرزندآورى در حقیقت هنر زن است؛ اوست که زحماتش را تحمل میکند، اوست که رنجهایش را میبرد، اوست که خداى متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. خداى متعال ابزار پرورش فرزند را به مردها نداده، در اختیار بانوان قرار داده؛ صبرش را به آنها داده، عاطفه‌اش را به آنها داده، احساساتش را به آنها داده، اندامهاى جسمانى‌اش را به آنها داده؛ در واقع این هنر زنها است. اگر چنانچه ما اینها را در جامعه به دست فراموشى نسپریم، آن وقت پیشرفت خواهیم کرد.


۱۳۹۲/۰۲/۱۱

بیانات در دیدار جمعى از مداحان


  • حمید

«مملکت ایران 35 میلیون حالا مى گویند جمعیت دارد. وسعتش آنقدر است که براى صد و پنجاه میلیون تا دویست میلیون جمعیت کافى است. یعنى اگر دویست میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگى می‌کنند.»

(صحیفه امام - جلد7 - صفحه 393)


  • حمید